١- نحوه پیدایش زمین از زبان قرآن و مقایسه آن با علم امروز
خدای عزّوجلّ در این سوره«نازعات» ، داستان آفرینش زمین و آسمان را بیان میکند. آیه (30 ) از این سوره میگوید: زمین بعد از آنکه شب و روز در آن به وجود آمد، شکل تقریباً بیضویی را به خود گرفت. آیهء (31 ) میگوید: بعد از آن مرحله بود که نخست آب و سپس گیاهان در زمین آفریده شدند:
]أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا[
«از زمین آب و چراگاههای آن را بیرون آورد»
سپس بعد از این مرحله بود که کوهها ایجاد گردید، چه در آیهء 32 میخوانیم:
]وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا[
«سپس کوهها را استوار گردانید»
اکنون ببینیم که نظر علم جدید در این باره چیست؟
در یک نگاه اجمالی ملاحظه میکنیم که بررسیهای دانشمندان پس از سالها عین نتایجی را به همراه آورده که قرآن کریم چهارده قردن قبل آن را مطرح نموده است. علم جدید میگوید که زمین بعد از جدا شدن از اصل خود، سرد گردید و بخار آبی که پیرامون آن به وجود آمده بود، کثافت و سنگینی بیشتری پیدا کرد تا آنکه سرانجام از آن بارانها و سیلابها پدیدار گردیدند. بارانها، سبزهها و نباتات را پدید آوردند و سیلابهای ویرانگر نیز، وادیها و درهها را ایجاد نمودند؛ عملیهیی که خود منجر به پدید آمدن کوهها گردید. در این تطوّر سنگهای زیادی نیز ذوب شدند که تلها و تپهها را به وجود آوردند و سر انجام با پدید آمدن آب، زمینهء پیدایش حیات در روی زمین مساعد گردید.
ملاحظه میکنیم که اکتشافات علم در این زمینه، گام به گام در راستای مفاهیم قرآن به پیش میرود.
پیشینیان تصور میکردند که آب فقط در چشمهسارها، جویبارها و نباتات موجود است و مواد سخت و جامد فاقد آب اند بناءً هرگز ممکن نیست که این مواد محتوی آب باشند. ولی تجربیات آزمایشگاهی نشان داد که در هر چیز، نسبت معینی از رطوبت موجود است که این نسبت در سبزیجات و نباتات تا 95% و در مواد جامد و سخت تا حدود یک درصد در حال نوسان میباشد. اما آیا تجربیات آزمایشگاهی، همان تفسیر عینی آیهء مبارکهء 74 سورهء بقره و آیهء 18 سورهء مؤمنون نمیباشد؟
در آیهء نخست میخوانیم:
]وَإِنَّ مِنْ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ[
«و از برخی سنگها آب نهرها میجوشد و نیز از بعضی دیگر که بشکافند آب بیرون میآید»
این آیهء مبارکه هزار و چهار صد سال قبل از تجربیّات علمی بشر، اثبات کرده است که در هر چیز و حتی در سنگ هم نسبت معینی از آب وجود دارد، چرا که از نظر قرآن، خدای متعال آب را در همهء زمین اسکان داده است. چنانکه در آیهء 18 سورهء مؤمنون میگوید:
]وَأَنزَلْنَا مِنْ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ[
«و ما برای زندهگی شما آب را از آسمان به قدر معین به زمین نازل و (در اندرون زمین) مسکن دادیم و محققاً در نابودساختن آب هم تواناییم».
همانگونهه که از مفهوم آیهء مبارکه پیداست، این آب نازل گردانیده شده از آسمان، به نسبت و مقدار معینی میباشد.
از این امر که بگذریم، عملیهء آمادهسازی آب برای بهرهگیری انسان و زندهجانهای دیگر از آب مطرح میشود، که این عملیه نیز نظام دقیق و فرایند پیچیدهیی را داراست. قرآن کریم در آیهء 43 سورهء نور میفرماید:
]أَلَمْ تَرَى أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَاباً ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَاماً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَیُنَزِّلُ مِنْ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِیهَا مِنْ بَرَدٍ[
«آیا ندیدی که خداوند از هر طرف ابر را میراند تا به هم میپیوندند باز آنها را انبوه و متراکم میگرداند آنگاه میبینی که قطرات باران از میان ابر فرو میریزد و نیز از کوههای آسمان تگرگ فرو میباراند»
قرآن در این آیهء مبارکه و آیاتی دیگر، روش بهرهگیری انسان و زندهجانهای دیگر را از آب، وابسته به جریان تبخیر دورانی آن به وسیلهء خورشید و سپس تشکیل آن به صورت کتلههای ابری کوه مانند در طبقات جوی میداند؛ چه از آنجا که آب دریاها و اقیانوسها نمکین است و نوشیدن آن برای بسیاری از زندهجانها ـ که نباتات هم در زمرهء آنها میباشند ـ مضرّ و بلکه مهلک تمام میشود و از سوی دیگر، اگر این آب از نمک عاری باشد، در اندک مدتی متعفّن و فاسد گردیده و با تعفّن و فساد خود، عرصه را بر امراض و آفات چنان فراخ میگرداند که زمینهء ادامهء حیات در دریا و خشکه برچیده میشود، پس بنابراین خدای عزّوجلّ خورشید را مأموریت داده است تا این آبها را به مقدار معینی تبخیر نموده و در تصفیهخانههای طبقات بالای جو، یعنی در کتلههای وسیع ابر جا به جا گرداند و باز در مواقع معین، آن را با کیفیّتی شیرین و گوارا برای استفادهء انسان، حیوان و نبات، مجدداً به زمین برگرداند. این ابرهای متراکمی که آب از آنها فرود میآید، به گونهیی ارتفاع میگیرند که در جهء حرارت قاعدهء زیرین ابر با درجهء حرارت در ارتفاع آن کاملاً متفاوت است و از آنجا که هر چه بالاتر برویم، دمای هوا نیز پایین تر میآید، پس هر چه کتلهء ابر بالاتر برود، قطرات آب در آن نیز بیشتر تجمع میکند تا بدانجا که کتلههای تشکیلشدهء ابر در سطوح فوقانی جو، کاملاً شکل کوهها را به خود میگیرند، کوههایی که قاعدهء آنها رو به زمین و قلهء آنها رو به آسمان است. و هر کس سوار طیاره شده و در ارتفاع بلندتر از ابرها پرواز کرده باشد، ابرها را به صورت کوههایی عظیم مشاهده مینماید، به همین دلیل است که تعبیر به کار گرفته شده برای این ابرها در آیهء مبارکه، یعنی تعبیر «کوههای آسمان» خود تعبیر معجزانهیی است.
خوب؛ اکنون در این نکته دقّت کنید که بشر چه وقت به کشف عملیّهء تصفیهء آب دریاها در ابرها قادر گردید و قرآن در چه عصری آن را با چنین دقّتی توصیف نمود؟ قطعاً پاسخ دادن به همین یک سؤال، هر شکاکی را به ایمان به این کتاب الهی واداشته و بر ایمان هر مؤمنی نیز میافزاید.
و امّا آیهء 18 سورهء مؤمنون حامل معجزهیی دیگری از معجزات علمی قرآن کریم نیز هست، و آن عبارت از طرح قاعدهء امکان «گریز آب از جو زمین» می باشد؛ چگونه؟ دقّت کنید:
ما میدانیم که فرود آمدن قطرات باران به زمین به نیروی جاذبهء زمین برمیگردد که این نیرو، قوی تر از سرعت جزئیات آب برای فرار از کمربند جاذبهء زمین است. تحقیقات علمی نشان میدهد که سرعت لازمه برای فرار بخار آب از حوزهء نیروی جاذبهء زمین، 11 کیلومتر در ثانیه است. اما اگر به سیارهء «زهره» برویم که این سیاره اندکی کوچکتر از زمین میباشد، میبینیم که سرعت لازمه برای فرار بخار آب از ساحهء نیروی جاذبه زهره، در حدود 7 تا 10 کیلومتر در ثانیه، یعنی کمتر از سرعت لازمهء فرار بخار آب از حوزهء جاذبهء زمین میباشد. به همین دلیل است که میبینیم بخار آب موجود در جوّ پیرامونی زهره، کمتر از بخار آب موجود در جوّ پیرامونی زمین میباشد. و اگر باز کمی فراتر از آن به سیارهء مریخ برویم که از سیارهء زهره کوچکتر است، میبینیم که سرعت لازمهء فوقالذکر به 5 کیلومتر در ثانیه تقلیل مییابد. هم از این رو غلاف آبی مریخ کمتر از غلاف آبی زهره است. و اما اگر باز از مریخ به عطارد برویم، مشاهده میکنیم که نظر به کوچکی بیشتر حجم آنکه در کل به اندازهء (1 بر 3) حصهء زمین بیش نیست، سرعت لازمه برای فرار بخار آب از آن باز هم کمتر شده و به حدود 5/3 کیلومتر در ثانیه تقلیل می یابد. و همین مقدار سرعت در واقع سبب شده است تا تمام گازهای تشکیلدهندهء بخار آب در پیرامون عطارد، از جو آن به خارج گریخته و در نتیجه عطارد را کاملاً از غلاف آبی بیبهره گردانند. بدیهی است که وضع در همه سیارگان و کواکب کوچکتر از عطارد نیز به همین منوال است. بنابراین ممکن است که اگر روزی سرعت گریز جزئیات آب از قوهء جاذبهء زمین بیشتر شود، آب از دورادور زمین نیز فرار نماید، و این همان حقیقتی است که آیهء مبارکه 18 سورهء مؤمنون به آن اشاره نموده است:
]وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ[ «و آب را به اندازهء معین از آسمان نازل کردیم و سپس آن را در زمین اسکان دادیم، و محققاً که بر بردن آب از «فضای» زمین نیز قادر و تواناییم»
ملاحظه نمودیم که بر اساس تحقیقات علمی فوق الذکر، امکان گریز آب از جو زمین وجود دارد، که این امر البته به مشیت پروردگار بزرگ وابسته میباشد.
ادامه دارد.......
٢- تاثیر نماز بر روی بدن نمازگزار
نماز پل ارتباطی قوی بین خداوند و نمازگزار ایجاد می کند. در هنگام نماز انسان با حالتی تمنا گونه درخواست خود را ابراز می دارد که باید علت این حالت را بررسی کرد. خداوند در قرآن می فرمایند:
{الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} [الرعد: 28].
" آن ها که ایمان آورده اند، دل هایشان با یاد خدا آرام می گیرد، به درستی که با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.
همچنین خداوند در جای دیگری می فرمایند:
{أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآَنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآَنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا * وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا}[الإسراء: 78-79]."نماز را اقامه کن، از غروب خورشید تا تاریکی شب و خواندن نماز صبح را، که نماز صبح را همگان گواه اند. ??. قسمتی از شب را برای خواندن نماز بیدار باش، که نمازی اضافه برای تو است، باشد که به زودی پروردگارت مقام تو را به جایگاهی بالا ببرد."
حضرت محمد (سلام و درود خداوند بر او و خاندانش باد) زمانی که ناراحتی ایشان را فرا می گرفت می فرمودند:وقال النبی صلى الله علیه وسلم: (یا بلال أقم الصلاة أرحنا بها)[سنن أبی داود]"ای بلال، اذان بگو و با آن ما را به آرامش برسان."
مطالعه علمی
با بررسی چندین مورد مشخص شده است که نماز و دعا بر روی پایایی مغز و نحوه کارکرد آن تاثیر به سزایی دارد و همچنین مشخص شده است که تاثیراتی بر روی بدن می گذارد. در بین این تاثیرات، اثر تنظیمی خون در بعضی قسمت های مغز است.
تاثیر دعا در فعالیت فکری
این تحقیق توسط پروفسور Newbergدر بخش اشعه ایکس مرکز پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا بر روی تعدادی از انسان هایی که ایمان قوی به خدا دارند و دارای ادیان مختلفی هستند، در هنگام عبادت کردن انجام شده است.
این تحقیق با استفاده از دستگاه Single Photon C.T. scanانجام شده است که جریان خون در قسمت پیشینی مغز را با رنگ های مختلف نشان می دهد به طوری که رنگ قرمز نمایانگر بیشترین فعالیت و رنگ های زرد و سبز بیانگر کم ترین فعالیت هستد.
این تصویر نشان دهنده فعالیت مغز قبل از انجام مراقبه (سمت چپ) و بعد از مراقبه (سمت راست) است. همان طور که می بینیم در هنگام مراقبه و دعا، جریان عبوری خون بیشتر شده است. قسمت قدامی مغز مسئول کنترل کردن احساسات و هیجانات است و همچنین این قسمت مسئول یادگیری و فهمیدن و انجام فعالیت پیچیده می باشد.
کلمات استفاده شده در شکل ـ Baseline: حالت عادی بدون مراقبه ـ Meditation: در هنگام مراقبه
تصویر دوم
|
تصویر دوم
این تصویر نشان دهنده قسمت استخوان اهیانه ای(Parietal lobe) است که این قسمت مسئول داشتن احساسی از زمان و فضا است. از این تصاویر این طور نتیجه گیری شد که در هنگام دعا، تفکر و طلبیدن خداوند، احساس خود هوشیاری(توجه به خویشتن) محو می شود و به جای آن حسی از آرامش و اطمینان و آزادی در شخص ایجاد می شود و شخص احساسی از تقرب به خداوند پیدا می کند که با هیچ جمله ای نمی توان آن را توصیف کرد.
آیه هایی از قرآن
آیه های بسیاری در مورد اهمیت اقامه نماز در قرآن است. قرآن ارتباطی بین صبر و نماز ایجاد کرده است تا مطمئن شویم که نماز گزار احساس تحریک و بی صبری نکند.
خداوند متعال در قرآن فرموده اند:
{وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ}البقرة:45.
"از صبر و نماز یاری بجویید، به درستی که این کار جز برای فروتنان، برای بقیه مشکل و سخت است".
آیه های دیگری در مورد نماز و آرامش وجود دارد:
فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاهَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَی جُنُوبِکُمْ*فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا[النساء: 103]. "پس هرگاه نماز بگزاردید، خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده یاد کنید و چون آرامش یافتید نماز را برپای دارید، که نماز برای ایمان آورندگان واجبی به هنگام است".
{قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ *الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ} [المؤمنون: 1-2.]
".به درستی که مومنان رستگار شدند. آن ها که در نمازشان فروتن هستند". سوره مومنون
نتیجه گیری
این آیه های نورانی از قرآن و تحقیقات علمی بیانگر اهمیت دعا در زندگی مومنان است. همچنین اهمیت دعا و تکریم در هنگام نماز خواندن مشخص می شود. بدین ترتیب منطق اسلام در اهمیت قایل شدن برای خطر ترک نماز مشخص می شود.
اگر مطالعات نشان دهنده آرامش ذهنی در هنگام دعا کردن برای غیر مسلمانانی است که در هنگان دعا قرآن نمی خوانند، در هنگام نماز خواندن و خواندن قرآن چه اتفاقی می افتد؟ مسلما تاثیر این کار بیشتر از مراقبه و دعای معمولی است.
این آیه را که تائیدی برای اهمیت ایجاد ارتباط با خدا است به یاد می آوریم که بر پرهیزگاری، فرمانبرداری،خالص سازی قلب و واگذاری امور به خداوند تاکید دارد.
خداوند متعال در قرآن فرموده اند:
{حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ}[البقرة: 238.]
"نماز ها را و نماز میانین را پاس دارید و برای خدا به نیایش بایستید". بقره ???
این دعا از پیامبر اسلام را نیز به یاد داشته باشیم:
{رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ}
بار الها به من و خاندانم توفیق عبادت خالص عطا کن و خدای من، نمازم را از من قبول کن.
برگردان: احسان اشرفی
مهندس هوافضا
متولد اصفهان، ایران،1982
فعالیت ها: برگردان( جوان ترین مترجم کتاب های هوافضایی در ایران)، محقق در زمینه معجزات علمی قرآن، میدان انرژی انسانی
٣- قرآن وپیدایش جهان
اعجاز علمی قرآن به مطالب و اسرار علمیگفته می شود که در قرآن کریم ذکر شده و در عصر نزول قرآن برای انسانها ناشناخته بوده و پس از پیشرفت علوم در قرن های اخیر اکتشاف شده است. هر چند تفسیر علمی قرآن کریم سابقهای هزار چهارصدساله دارد، ولی ادعای اعجاز علمی قرآن در دو قرن اخیر مطرح شده است. در این دوره برخی از کشفیات علوم تجربی توسط دانشمندان بر آیات قران منطبق شده و صحت و اتقان این کتاب الهی بیش از پیش به اثبات رسیده است. در قرآن کریم آیات بسیاری است که انسان را به تفکر در آفرینش آسمان و خورشید و ماه و ستارگان و زمین و کوهها و دریاها ونباتات و حیوانات و انسان دعوت می کند و نظام شگفت آوری را که در هر یک از انواع حکومت می کند، گوش زد می فرماید .{ ثمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِیَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ} [فصلت : 11] سپس ارادۀآفرینش آسمان کرد،در حالی که دود( گونه،وبه شکل سحابیها در گسترۀفضای بی انتهاء پراگنده) بود. به آسمان وزمین فرمود: چه بخواهید وچه نخواهید پدید آئید گفتند: فرمانبردارانه پدید آمدیم.
(درتصویر زیر ستاره ای جدید را در حال شکل گیری از گاز و غبار, از بقایای گازی که منشاء پیدایش کل جهان بوده است نشان می دهد.)
پیدایش جهان:
جهاندر ابـتداابر بوده که شامل دود و گاز و غبار و برخی عناصر بوده، و درفضای منظومه شمسی پراگنده بوده است. بعد بادی که ظاهراًمـوج ناشی از انـفـجار سـتـاره ایبـوده ابعاد و جوانب آن را بهم آورده و مـنـظـومـه شـمـسی بصورت یک دیسک در آمدهبوده که بدور خود می چرخیده است. بعد در قـسـمـت مرکزی آن ابر که کلفـت تر بوده،نـیروی جاذبه مـواد بیشتری را جـذب نـمـودهودر آن ناحیه متراکم گرمای لازم برای ایجاد واکنشهای هسته ای فراهم گشتهو خـورشـیـد شکـل گرفـتـه است. و دراطراف آن حـلـقـه هـای دیگری از گاز و غـیره به چرخش درآمده که رفـته رفـته به کره های بزرگتری تبدیل شده اند که همان سیارات را منظومه شمسی مینامند،وطریقهتکوین منظومه شمسی چنین استقطعات گاز و غباری کهگرداگرد خورشید را هالهوار، فرا گرفته بود از هم پاشید و هر پاره از آن به صورتگردابی درآمد. هر گرداب مسیری جداگانه داشت و در آن مسیر به دور خورشید میگردید. در گردابهای نزدیک به خورشید گرما و در گردابهای دوردست سرما حکم می کرد. همانطور که میدانیمپیدایش کائنات براى انسان یک نادانسته بود وانسان مى خواست بداند که این پیدایش ازکجا شروع شد.آیا به صورت یک نواخت بوده و همین گونه نیز ادامه دارد یا نه؟ چنان کهبرخى اعتقاد داشته اند که کائنات همین ساختار را داشته و بدون تغییر باقى مى ماند. خب نتیجه اینکه نظریه هاى مختلفى در این رابطه وجود داشت و نظریه پردازیهاى زیادىمى شد. یکى از این نظریه ها که حدود چهل سال قبل ارائه شد انفجار بزرگ نام داشت کهتوانست به خیلى از ابهامات پاسخ بدهد. این نظریه، آغاز کائنات را از یک هسته اتم درفضا و زمان صفر مى داند زیرا آن هنگام هنوز فضا وزمان آغاز نشده بود. تصور بکنید کهتمام کائنات در یک هسته اتم یاحتى کوچکتر از آن جاى داشت و در یک لحظه این فضا وزمان آغاز مى شود یعنى اینکه یک انفجاربزرگ که حاصلگرانش شدید ناشى از فشردگى بوده، شروع شد
حتی کودکان ونیز آنان که عامی هستند هم در مورد انفجار بزرگ کمابیش اطلاعاتی دارند. می دانیم تمامی جهان پس از انفجار بزرگ بوجود آمده و از آن زمان تا کنون همچنان در حال انبساط است.حقیقتاً نیز دستگاه آفرینش و نظامی که فعالیتهای گوناگون جهان را به سوی هدفهای آفرینش و آرمانهای هستی پیش می راند بسیار شگفت آور و حیرت بخش است خداوند متعال می فرماید:{ أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ} [الأنبیاء : 30] آیا کافران نمی بینند که آسمانها وزمین بهم متصل بوده وسپس آنهارا از هم جدا ساخته ایم وهر چیز زنده ای را از آب آفریده ایم. آیا ایمان نمی آورند؟.
مرحله رتقوفتق:در مورد " رتق " و "قتق " که دراینآیه مبارکهبه کار رفته در اصل به معنی " پیوستگی و "جدایی" است. بعضی همان معنی بالا را برگزیده اند که زمین و آسمان در آغاز خلقت ، به صورت توده واحد عظیمی از بخار وگازسوزان که بر اثر انفجارات درونی و حرکت به دور خود تدریجاً تجزیه شده و کواکبوستارگان ،از جمله منظومه شمسی به وجود آمد ،بعضی دیگر ان را اشاره به یکنواخت بودنمواد جهان می دانند که چنان در آغاز درهم فرو رفته بود که به صورت ماده واحدی خودنمایی می کرد ، اما با گذشت زمان مواد از هم جدا شدند وترکیبات تازه ای آشکار گشت . در آیه فوق خدایبزرگبه انفجاراولیه ای که بااراده او باعث ایجاد اسمانها و زمین شد اشاره می فرماید. چگونه درزمانی که هیچگونه دانشی بجز خرافات درمورد نحوه بوجود آمدن کائنات وجود نداشتمیتوان تصورنمود که بشری یکی از بزرگترین اکتشافات قرن بیستم رابرجهان آشکارسازد؟نه هر گز
این آیه کلام یک انساننبود که صفحه ای از قرآن عظیم را زینت داد. قرآن بجز کلام آن دانایبی ابتدا و بیانتها نیست. در اینآیهدربارهآفرینش جهان و موجودات زنده اشاره شده است. جهان درآغاز به صورت گاز و دود بود. آغاز آفرینش موجودات زنده از آب است. گرچهدرباره کیفیت پیدایش جهان ونحوه آن فرضیات مختلفی وجود دارد که از حدود فرضیه تجاوزنمی کند ،ولی با توجه به مطالعاتی که روی
کهکشانهاومنظومه هایی که در حال پیدایش وشکل گیری هستند به عمل آمده ثابت است کهچنانکهدانستیمجهان درآغاز به شکل توده گازی ابر مانند فشرده ای بود که بر اثر گردش به دور خود،پارچههایاز آن جداشده وبه اطراف پراگنده گشتهاست واینپارچه هاتدریجاًسرد شده و به شکل مایع و در موارد زیادی به صورت جامد در آمده ، و تشکیل کراتمسکونی وغیر مسکونی را داده است، واین انبساط جهانبه قدرى شدید رخداده است که از اندازه کوچکتر از یک هسته اتم در یک لحظه به اندازه کره زمین بزرگمى شده، یعنى انبساط و تورم بعد از بیگ بنگ شروع شده بود اما هنوز کهکشانها بهوجودنیامده بودند. نور آغاز کائنات بود سپس بعداز نور، ماده ایجاد شد و شاید بعد ازدو میلیارد سال از انفجار بزرگ کهکشانها شکل گرفتند و خورشید ما یکى از ذرات کوچکآنهاست.مراقبتدانشمندان نجومیدر مورد " سحابیها" ، این مسأله را که در دنیا در آغاز بهشکل توده گاز دودمانندی بوده،به عنوان یک نظریه قطعی معرفی می کند ، این چیزی است که محافل عملیجهان ،آن را پذیرفته اند .
درنخستین آیه فوق خواندیم که{کَانَتَا رَتْقاً...آسمانها درآغاز مانند دود بودند" هماهنگی این آیه با اکتشافات دانشمندان که چندان از اکتشافات آنها وقتى نمی گذرد نشانه ای ازاعجازعلمی قرآن می باشد که پرده ازروی تفکیریکه درعصرنزول قران کاملاً ناشناخته بوده است برمی دارد .واین آیه مبارکه نیز سخن به هم پیوستگی جهان درآغاز امر وسپس جدا شدن اجزای آن ازیکدیگرمی گوید.پیدایش موجودات زنده اعم از گیاهی وحیوانی در نخستین بار از آب اوقیانوسها نیز، امروز یک نظریه معروف علمی است .
پند: آیا ایمان نمی آورید؟
درخلقت کون از برای اهل ایمان آیه هاونشانه هایی است که آنانرا به سوی توحید رهبری می نماید و در آفرینش خودتان و این همه جنبندگان که در زمین پراگنده می باشند علائم و آثاری است که ارباب یقین را به یکتا پرستی حق می رساند و در اختلافاتی که شب و روز پیدا می کنند ودر نتیجه گاهی با هم برابر و گاهی از یکدیگر درازتر و کوتاه تر و گرمتر و سردتر می شوند.
۴-گفتن بسم الله ضرر غذاها را از بین میبرد
امیرالمؤ منین على علیه السلام مى فرماید: من براى کسى که بر سر سفرهبنشیند و بسم الله بگوید ضامن هستم که از (ضرر زدن ) غذا شکایت نکند، ابن کوا گفت : یا امیر المؤ منین من دیشب بسم الله گفتم و غذا خوردم در عین حال غذا به من اذیت وآزار رساند، حضرت فرمود: شاید تو چند نوع غذا خورده اى و براى بعضى بسم الله گفتهاى ولى براى بعضى نگفته اى اى لکع (و در کتاب دعائم این جمله را زیاد کرده عرض کرد: بلى ، چنین است به خدا قسم اى امیر مؤ منان ) لکع به معنى پست و برده و احمق آمده.
امیر المؤ منین على علیه السلامفرمود: من هیچ وقت دچار تخمه نشدم ، به او گفته شد چطور؟ فرمود: چون لقمه اى بهدهان نگذاشتم مگر اینکه نام خدا را (بر زبان ) جارى ساختم (و بسم الله گفتم ) و بازامیر المؤ منین به کمیل فرمود: اى کمیل : هر موقع غذا خوردى بگو بسم الله الرحمن الرحیم ) باسمالذى لایضر مع اسمه و فیه شفاء من کل الا سواء.
به نام خداوند بخشنده مهربان ) بهنام کسىغذا خوردن را شروع مى کنم ) که با اسم و نام او هیچضرر و آسیبى (به من ) نمى رسد و در (نام ) نمى رسد او شفاء هر بدى و دردى است .
داود گفت : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : چگونه و چطور بسم الله بگویم؟ حضرت فرمود: هنگامى که ظرفهاى مختلفى (سر سفره ) است براى هر ظرفى یک بسم اللهبگو، عرض کردم : اگر فراموش کردم که بسم الله (براى هر کدام ) بگویم ، حضرت فرمود: میگوئى بسم اللهعلى اوله و اخره . به نام خدا بر اولین و آخرین آنها
:: بازدید از این مطلب : 453
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0